افق طلایی

ساخت وبلاگ
سلام سلام بنده بعد یک غیبت صغرا تشریف آوردم, امیدوارم همه خوب باشید من که سرما خوردم شدید و حالم اصلا خوب نیست , دیشب اصلا نتونستم بخوابم از گلو درد, جالب بود که فقط هم یک طرف گلوم درد می کرد و بینیم هم که شدید گرفته نفس کشیدن ممنوع شده بود دییی استاد محترم رو توسط یکی از بچه ها براش پیغام دادم و گویا یه تکونی داد به پروندمون, خیلی مطمئن نیستم البته یکی از دوستم آخر هفته داره میره و ازش خواستم بره بپرسه از آموزش که چه خبره این روز ها تو سفر هستم و بیشتر در حال استراحت, ۵ ماهی بود که ایران بودم و از مارکوپولویی شدیدا دست کشیده بودم, امروز داشتم فکر می کردم که واقعا زندگی تو غربت آخرش هیچی نیست, همش الاخون والاخونیه, با اینکه تو ایران اصلا زندگیم دست خودم نیست ولی فکر می کنم اگه آدم برای خودش یه زندگی جمع و جور داشته باشه میشه عین آدم های نرمال و از این حس در میاد, نمیدونم شاید الان واقعا تب دارم حالیم نیست چی میگم, ولی اینجور زندگی کردن پوچ و باطل هم خستم کرده خلاصه این روز ها یک کم خرید کردم واسه زمستونی که تو ایرانم و کلی استرحت برای بدو بدو های ایران که بدجور انرژی از آدم میگیره, اون هم وقتی که یه آدم کثیف کلی الکی ما رو درگیر مشکلات بیخود کرده,روز آخر قبل از سفر که انقدر این طرف و اون طرف دویدم دنبال کارها کیف پولم را در آخرین لحظه ها گم کردم و اینقدر هم متاسفانه وقت نبود ک افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 5:41

سلام عزیزای دل ان شاالله که دل هاتون همیشه شاد باشه و لب هاتون همیشه خندون ببخشید می دونم اینجوری نوشتنم خیلی مسخره است و حق دارید که بهم غر می زنید ولی واقعا هر جور فکر می کنم میبینم باید همش بیام از غصه بنویسم چه کاریه اصلا یک زندگی مسخره ای برای خودم درست کردم که نگو و نپرس و دقیقا چون جای درست نیستم این همه در عذاب هستم قلبم داره می ترکه از درد انگار وزنه های سنگین رو گذاشتن روش و فشارش می دن اما لامصب تموم هم نمیکنه راحتم کنه امروز داشتم فکر می کردم که چه ظلمی در حق خودم کردم بیخود نبود همیشه مامان می گفت من نمی تونم خودخواه باشم به خاطر کارهای خودم و کمک کردنت بهمون ازت بخوام کارهای ما رو بکنی ولی خوب چون هنر بزرگ من ظلم کردن به خودمه نتونستم مثل بقیه فقط به فکر زندگی خودم باشم . صد البته بزرگ ترین دلیل بودنم الان تو این موقعیت فقط مامان است که دلم می خواهد این کار را براش انجام بدم و شاید بعدش بتونم برم پی زندگی خودم, نمی دونم شاید احساس می کنم اینجوری می تونم در مورد مامان خودمو به آرامش برسونم عصر یادم افتاد به روز های آزمایشگاه دیدم چقدر دلم تنگ شده برای اون روزها, روز هایی که فقط با باکتری ها و مخمرهام می گذشت صبح هایی که در انکیباتور را باز می کردم و رشد نمونه هام چقدر شاد و شنگولم می کرد اون روز های دور چقدر زیبا بودند لازم نبود با مردم سر و کله بزنم قدرشونو ندونس افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 5:41

خیلی جالب شده زندگی, هیچ چیزش نمی تونه حداقل برای دو روز به وجودت شادی ببخشه, ۱۳ سال بود که در آرزوی این روزها بودم , چه آرزوها که برای این روزهام داشتم ولی جالبه که الان اینقدر خرابم چشم هام به تیک زدن افتاده, قلبم در حال پاره شدن است چقدر می تونم من حرص همه رو بخورم آخه چرا یک کم آدم ها فکر بقیه رو نمی کنندو فقط به فکر خودشون هستند. همه چیز هایی که تو این دنیا بهشون دل بستم پوشالی بود من هی محبت کردم هی بدی دیدم, از آدم های دور و آدم های نزدیک فرقی نداره هر کس با قدرت خودش, و سخت ترین چیز اینه که هیچ چیزی نداشته باشی که حداقل دلت بهش خوش باشه, از دور زندگی من انقدر برای همه قشنگه و پر حسرت و از داخل کمرشکن پی نوشت ۱: خدا جون ممنونم که کودکی ندارم که مایه عذابم باشه پی نوشت ۲: امروز از خونه که زدم بیرون اونقدر گریه کردم که به تنگی نفس افتادم, خیلی سخته که عزیزترینت, پشتوانه ات تمام امید هات را رو سرت خروار کنه افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1396 ساعت: 5:41

سلامچطور مطورین خوشگلا؟ انشاالله که خوب و خوش باشیدمن که اصلا حال خوبی ندارم, دلم می خواهد کل زندگیمو بالا بیارم,کاش می شد دکمه پآور زندگیمونو هر وقت می خواستیم اف می کردیم و تموم, دیگه نه حوصله جنگیدن دارم نه نای وایسادن , اتفاق خاصی نیوفتاده ها اما من خستم, تا حالای زندگیم اینقدر بد حرکت کردم که هیچ چیزی نتونه خوشحالم کنه, چندین شبه که نصف شب بیدار میشم و دیگه خوابم نمیبره فقط به امید خدا زندم و همش با خودم تکرار می کنم که اون روز را حتما خدا به خوبی برام تموم میکنه . دلم نمی خواهد ببرم اما حقیقتا روحم خستستهمیشه امیدوار بودم که خدا کمکم کنه روز های جدیدم خوبتر از قبل ساخته بشه, یه جوری بشه افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

سلام عزیزای دلان شاالله که دل هاتون همیشه شاد باشه و لب هاتون همیشه خندونببخشید می دونم اینجوری نوشتنم خیلی مسخره است و حق دارید که بهم غر می زنید ولی واقعا هر جور فکر می کنم میبینم باید همش بیام از غصه بنویسم چه کاریهاصلا یک زندگی مسخره ای برای خودم درست کردم که نگو و نپرس و دقیقا چون جای درست نیستم این همه در عذاب هستم قلبم داره می ترکه از درد انگار وزنه های سنگین رو گذاشتن روش و فشارش می دن اما لامصب تموم هم نمیکنه راحتم کنه امروز داشتم فکر می کردم که چه ظلمی در حق خودم کردم بیخود نبود همیشه مامان می گفت من نمی تونم خودخواه باشم به خاطر کارهای خودم و کمک کردنت بهمون ازت بخوام کارهای ما رو ب افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : آمدی,قصه,ببافی,موجه,باشی,نزن,رفته,خویش,کسی,منزل,نیست, نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 45 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

بازم سلام, بازم یه سلام بی انرژینمی دونم چم شده, قدر مصلم خستم, شاید حقیقتا کم آوردم نمیدونم, از عصر که امدم خونه بازم غریب و داغونم , چشم هام می سوزه خونه هم سرده مامان نمیزاره خیلی گرمش کنیم و سرما خیلی اذیتم میکنه همش زیر پتوام الان ساعت ۹ شب است آبجی کوچولو خسته از کشیک بیهوش شده مامان و بابا هم رفتن بیرون دنبال کارها و منم نشستم برای خودم اشک میریزم خیلی برام جالبه, اصلا نمیدونم چرا اینجوری شدم با این مردم غریبه هستمنمیدونم شاید عوارض پیری است شاید هورمون هام بهم ریخته است ولی هر چه که هست دیگه اون دختر شاد و شنگول سابق نیستم جلوی بقیه خوبم بازیگر قهاری شدم ولی خودم می دونم که چقدر داغونم افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 22 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

سلام سلام صد تا سلامامروز دیدم یک کم خوبم گفتم بزار بیام حداقل یه پست نرمال بگذارم البته که بگم روز خیلی سختی داشتم پر اعصاب خوردی و سر درد ولی روحم کمی آروم است می دونین الکی الکی توسط یه آدم اشغال که خیلی خیلی هم بهش خوبی کردیم افتادیم تو یه چرخه های نفس گیر مسخره و تمام توان و انرژی این روز هامون داره صرف مشکلاتی میشه که این آدم به خاطر رو شدن دستش و حذف شدنش داره انجام میده, یعنی به عمرم همچین آدم کثیفی ندیده بودم, ولی اونی که آروم نگهم داشته فقط اینه که کنارم خدا را میبینم کورسوی امیدم هنوز زنده است و تو سختی های روز تو ثانیه های وحشتناک و نفس گیر همین که یهو حضورش را میبینی دست مهربونشو افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : قتی,رنگت,خدایی,میشود,دنیاوسختی,هایش,زیباستهمه,چیزبهترین,است,چون,درپناه,بهترین,زندگی,هستی, نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 37 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

خیلی جالب شده زندگی, هیچ چیزش نمی تونه حداقل برای دو روز به وجودت شادی ببخشه, ۱۳ سال بود که در آرزوی این روزها بودم , چه آرزوها که برای این روزهام داشتم ولی جالبه که الان اینقدر خرابم چشم هام به تیک زدن افتاده, قلبم در حال پاره شدن است چقدر می تونم من حرص همه رو بخورم آخه چرا یک کم آدم ها فکر بقیه رو نمی کنندو فقط به فکر خودشون هستند. همه چیز هایی که تو این دنیا بهشون دل بستم پوشالی بود من هی محبت کردم هی بدی دیدم, از آدم های دور و آدم های نزدیک فرقی نداره هر کس با قدرت خودش, و سخت ترین چیز اینه که هیچ چیزی نداشته باشی که حداقل دلت بهش خوش باشه, از دور زندگی من انقدر برای همه قشنگه و پر حسرت و افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : آنچه,رود,هستی,فرصت,هایی,هستند,هیچوقت,تکرار,نمیشوند, نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 9 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

برای کسی که یک بار همه چیز زندگیش رو از دست داده و بلند شده بازم بلند شدن باید آسون باشه, فقط باید به همون حد بی نوایی برسهاین روزها خدا جون داره برام پیششون میاره, عین آوار پلاسکو که جلوی چشم همون فرو ریخت, زندگی منم چون خوب باز چیده نشده بود رو هم, داره جلوی چشم هام فرو میریزه امیدوارم مثل دفعه پیش خدا بهترشو بهم هدیه کنه هر چند که خیلی خستم اونقدری که حتا حوصله تلاش کردن هم ندارم و همین خودش شده بزرگترین ضعف زندگی من , می تونم با افتخار سرم را بالا بیارم و بگم که شکست خوردم, میون تلی از آوار گیر کردم, و هیچکسی هم نیست که بشه بهش دست دراز کنی که حال خرابت را بفهمه,کاش فقط خدا دست هامو ول نکن افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00

كسی كه سنگدله شاید یه روزی مهربون بوده شكستن اعتمادشو وقتی خیلی جوون بودههر اندازه كه میجنگه بازم حس میكنه بس نیست مثه تبعیده تنهاییش كه منتظر هیچكس نیست شاید پلای برگشتو خودش عمدا خراب کرده هزار بار با سفید باخته سیاهو انتخاب کرده شاید به هر کی دلبسته ازش بدجوری رنجیده کسی که سنگدله شاید گذشتشو نبخشیده اگه بی رحمه تو حرفاش اگه مه گیر و مرموزه تو چشماش یه شبه تو شب یه جنگل داره میسوزه بازم فرارش از اینه که معلوم نشه غمگینه اونقدر بهش دروغ گفتن به عاشقانه بدبینه **** آهنگ جدید فریدون بدجور به دلم نشست, حال و روز من است  افق طلایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت افق طلایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cgoldensunrise2 بازدید : 14 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:00